بسم الله الرحمن الرحیم

یادش بخیر مادرم دو قلک برای من و خواهرم گرفت و گفت از امروز پول هایتان را در این قلکها بریزید وجمع کنید من هر چقدر پول بدست می آوردم سریع داخل قلک می انداختم ولی خواهرم  پول هایش را خرج می کرد و خیلی کم پول داخل قلک میریخت یک روز رو به خواهرم کردم وگفتم خواهر من از تو بیشتر پول جمع کرده ام وقلکم را تکان دادم تا صدای پول ها را بشنود ولی خواهرم باتبسمی دل نشین رو به من کرد وگفت من پول هایم را در قلک آن دنیا جمع کردم که احتمال هیچ خطری مثل وسوسه ودزدی و..... نمی شود وبرای این دنیا همین قدر کفایت میکند (بعدها فهمیدم خواهرم پول هایش را به خانواده های فقیر می داد )