مجنون دیونه
بسم الله الرحمن الرحیم
چند شب پیش با مجنون دیونه رفته بودم بیرون شهر جایی که تمام ستاره های آسمان دیده میشد طوری بود که انسان همیشه حواسش وسرش رو به آسمان بود ودیگر به زیبایی های روی زمین توجه نمی کرد وزیبایی های آسمانی به راحتی دیده میشد من رو به مجنون دیونه کردم وگفتم خوش به حال مردم این منطقه که همیشه زیبایی های آسمانی را می بینند و سرشان رو به بالا است و مثل ما سرشان پایین و زیبایی های زمینی را نمی بنند مجنون دیونه رو به من کرد وگفت در شهر خود ما هم من به راحتی می توانم ستاره خود را در بین آن همه دود و نور .... پیدا کنم وبه راحتی با آن صحبت کنم وشروع کرد آیه 37 سوره نور (رجال لا تلهیهم تجاره ولا بیع عن ذکر الله واقام الصلاه و ایتاء الزکاه ..........) را خواند ورو به آسمان کرد و زیر لب حرف هایی میزد