عبد عاشق

بسم الله الرذحمن الرحیم

امروز یکی از دوستانم به نام محمد توانست نایب قهرمان کشور در مقطع نوجوانان در ورزش ووشو شود لذا من به این دوست عزیزم تبریک می گویم

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب شهر ما دیدنی بود چون به تمام کسانی که داخل شهر بودند یک چوب بزرگ می دادند که به راحتی به آسمان می رسید و اجازه می دادند فقط یک بار با این چوب بزرگ هر کاری می خواهی بکنی بعضی آنقدر ذوق زده بودند که شروع می کردند با ابر ها بازی کردن وبعضی دیگر بعضی از ستاره ها که از داخل شهر پیدا بود جا به جا می کردند وبعضی آنقدر حسود بودند که جابه جایی هایی که دیگران انجام داده بودند دوباره سر جای اولشان می بردند من که سر گردان بودم  یک دفعه یکی از دوستانم مرا صدا زد و دست مرا گرفت وسوار ماشینم کرد تا آمدم حرف بزنم او شروع کرد به حرف زدن وگفت ما می ریم بیرون شهر که هیچ نوری وجود ندارد و آنجا هر کاری خواستیم آنجام می دهیم راست می گفت وقتی رسیدیم بیرون شهر تک تک ستاره ها وتک تک سیاره ها پیدا بود من با کمی دقت سیاره خودم را پیدا کردم و باز توی فکر بودم دوستم آمد جلو وگفت می خواهی چکار کنی  گفتم می خواهم سیاره ام را پیش بزرگترین ستاره آسمان ببرم و آنقدر نزدیک کنم که ... ودر ادامه گفتم تو می خواهی چه کار کنی گفت منم تقریبا مثل تو می خواهم تمام ستاره ها و سیاره ها را دور بزرگترین ستاره آسمان قرار بدم که............

بسم الله الرحمن الرحیم

عمه حضرت یوسف علیه السلام آن قدر علاقه به حضرت یوسف داشت که شالی که از پدرشان به او رسیده بود به کمر حضرت  بست تا تهمت دزدی به آن حضرت بزند و با توجه به آیین بنی اسرائیل که دزد را پیش خودشان نگه می داشتند حضرت یوسف را هم پیش خودش نگه داشت و سالها بعد هم خود حضرت یوسف علیه السلام همین کار را کرد تا برادرش بنیامین پیش خودش نگه دارد  وحالا ما به امام زمانمان می گوییم آقا جان ما در حق شما ظلم و جفا کردیم و با گناهانمان آبروی شما را ریختیم و........ حال شما هم براساس آیین بنی اسرائیل اصلا براساس مهر و محبت خودتان به حق امام صادق علیه السلام که امروز روز شهادتشان است بیایید ما را پیش خودتان ببریید وما را بنده بی چون وچرای خود بکنیید

بسم الله الرحمن الرحیم

چند سال پیش مریض شدم آنقدر حالم بد بود که دکتر گفت باید بیمارستان بستری شوی ولی چون  امتحانات آخر ترم دانشگاه را داشتم میدادم قبول نکردم و واز آن روز تا به حالا همیشه با خودم اسپری تنگی نفس دارم چون نفسم می گیرد مدتی بهتر شده بودم و ولی تقریبا یک سالی میشود با چند تا همراه شده ام که سیگار میکشند واز دود سیگاری که آنها می کشند دوباره بدتر شده ام و همچنین عامل دیگر که باعث شده مریضی من بدتر شود مسافرت رفتم وداخل سفر مریض شدم و دکتر نرفتم و مطلبی که مهم است این است که یکی از اقوام ما هم همین مریضی را گرفته است وبه من گفت دکتر گفته ریه هایی مثل شما حساس شده و دیگر خوب بشو نیست ولی می توان جلوی پیشرفت این مرضی را گرفت حالا از شما در خواست دارم برایم دعا کنید حرف دکتر غلط باشد

بسم الله الرحمن الرحیم

به عاشقی ابتدا یک ماژیک دادند دیدند عاشق خوشحال شد و شروع کرد بر روی در و دیوار نوشتن من معشوقم را دوست دارم پس مدتی یک آینه به او دادند وقتی آینه را گرفت انگار بال در آورده باشد رفت روی آینه طوری نوشت دوستت دارم که بتواند با انعکاس نور دوستت دارم را روی همه جا بیاندازد چون دیگر این دوستت دارم با باران وسرما و...... ازبین نمی رفت (شاید بعضی بگویند با از بین رفتن نور که از بین می رود . نه تا وقتی دل وچشم عاشق باز بود نور هم بود ) پس مدتی به او یک آینه دیکر دادند و او آمد و................