سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عبد عاشق

شرایط عقد مقام معظم رهبری

عقد ازدواج چند شرط دارد: اول: آنکه به عربى صحیح خوانده شود به احتیاط واجب، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربى صحیح بخوانند به‏هر لفظ‏ى که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم هم نیست که وکیل بگیرند اما باید لفظ‏ى بگویند که معنى "زوجت و قبلت" را بفهماند. دوم: مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را مى‏خوانند قصد انشاء داشته باشند یعنى اگر خود مرد و زن صیغه را مى‏خوانند، زن به گفتن «زوجتک نفسى‏» قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قبلت التزویج‏» زن بودن او را براى خود قبول نماید، و اگر وکیل مرد و زن صیغه را مى‏خوانند، به گفتن «زوجت و قبلت‏» قصدشان این باشد که مرد و زنى آنان را وکیل کرده‏اند، زن و شوهر شوند. سوم: کسى که صیغه را مى‏خواند بالغ و عاقل باشد، جه براى خودش بخواند یا از طرف دیگرى وکیل شده باشد. چهارم: اگر وکیل زن و شوهر یا ولى آنها صیغه را مى‏خوانند، در عقد، زن و شوهر را معین کنند مثلا اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند. پس کسى که چند دختر دارد، اگر به مردى بگوید زوجتک احدى بناتى (یعنى زن تو نمودم یکى از دخترانم را) و او بگوید بلت‏یعنى قبول کردم، جون در موقع عقد، دختر را معین نکرده‏اند عقد باطل است. پنجم: زن و مرد به ازدواج راضى باشند، ولى اگر زن ظاهرا به کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلبا راضى است عقد صحیح است.

2376 دخترى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است‏یعنى مصلحت‏خود را تشخیص مى‏دهد اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدرى خود اجازه بگیرد، و اجازه مادر و برادر لازم نیست.

2377 اگر پدر و جد پدرى غایب باشند، به طورى که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جد پدرى اجازه بگیرند و نیز اگر دختر باکره باشد در صورتى که بکارتش به واسطه شوهر کردن از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست. ولى اگر به واسطه وطى به شبهه یا از زنا از بین رفته باشد، احتیاط مستحب آن است که اجازه بگیرند.


شرایط عقد حضرت آیه الله وحید خراسانی

    نظر

مسأله 2434 ـ عقد ازدواج چند شرط دارد:

اوّل: آن که بنابر احتیاط واجب به عربى صحیح خوانده شود، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربى صحیح بخوانند، مى توانند به غیر عربى بخوانند، ولى باید لفظى بگویند که معنى «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را بفهماند، هرچند احتیاط مستحبّ آن است که اگر ممکن باشد کسى را که مى تواند به عربى صحیح بخواند وکیل کنند.

دوم: مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را مى خوانند قصد انشاء داشته باشند، یعنى اگر خود مرد و زن صیغه را مى خوانند، زن به گفتن «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی» قصدش این باشد که خودرا زن او قرار دهد، و مرد به گفتن «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ» زن بودن اورا براى خود قبول نماید، و اگر وکیل مرد و زن صیغه را مى خوانند، به گفتن «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» قصدشان این باشد که مرد و زنى که آنان را وکیل کرده اند زن و شوهر شوند.

سوم: کسى که صیغه را مى خواند باید عاقل باشد، و امّا کسى که بالغ نیست ولى قادر بر انشاء عقد است، در صورتى که بدون اذن و اجازه ولىّ براى خودش صیغه را بخواند باطل است، و با اذن یا اجازه ولىّ مانعى ندارد، و در صورتى که صیغه را به وکالت از غیر بخواند، عقدش صحیح است.

چهارم: اگر وکیل زن و شوهر یا ولىّ آنها صیغه را مى خوانند، در موقع عقد، زن و شوهر را معین کنند، مثلا اسم آنهارا ببرند یا به آنها اشاره نمایند، پس کسى که چند دختر دارد اگر به مردى بگوید: «زَوَّجْتُکَ اِحْدى بَناتِی» یعنى زن تو نمودم یکى از دخترانم را و او بگوید «قَبِلْتُ» یعنى قبول کردم، چون در موقع عقد دختررا معین نکرده اند عقد باطل است.

پنجم: زن و مرد به ازدواج راضى باشند، ولى اگر زن ظاهراً با کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلباً راضى است، عقد صحیح است

مسأله 2440 ـ دخترى که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است ـ یعنى مصلحت خودرا تشخیص مى دهد ـ اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ باید از پدر یا جدّ پدرى خود اجازه بگیرد، و اجازه مادر و برادر لازم نیست.

مسأله 2441 ـ اگر دختر باکره نباشد، یا این که باکره باشد ولى اجازه گرفتن از پدر یا جدّ پدرى ممکن نباشد، یا حرجى باشد و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد، اجازه پدر و جدّ پدرى لازم نیست.